ایکاش روستا های ما ... را نداشت و مثل سابق صفا ، ضمیمیت و یکرنگی داشت
به بهانه شب یلدا
ای کاش روستا های ما آب لوله کشی نداشت و از آب همان چشمه و یا رودخانه استفاده می کردیم
ای کاش روستا های ما جاده آسفالته نداشت و از همان جاده های ارابه رو و مال رو استفاده می کردیم
ای کاش روستا های ما برق نداشت و از همان فانوس ، چراغ ( لامپا ) و چراغ توری ( چراغ گاز) استفاده می کردیم
ای کاش سقف خانه هایمان به جای تیر آهن همان چوب بود ، دیوار هایش به جای آجر از گل بود
پشت بامش به جای ایزوگام ، کاهگل یا همان سوواخ بود .
ایکاش به جای سنگفرش همان باسما را داشتیم
ای کاش به جای نفت ، گاز و کپسول همان قالاخ پر از تپاله ( یاپبا)و کرمه را داشتیم
و ده ها ای کاش دیگر
امروزه روستای مان که در آن زمان هم سر آمد بود بسیار مدرن شده است ولی هزاران افسوس که صفا ، صمیمیت ، یکرنگی ، بیرنگی ، همدرد بودن ، همسفره بدن ، یکدل بودن ، یک زبان بودن را از بین برده است .
به قول استاد شهریار
حیدر بابا قره چمن جاداسی
چوشلارین گلر سسی صداسی
کربلیا گئدنلرین قاداسی
دوشسون بو آج یولسوزلارین گوزونه
تمدونون اویدوخ یالان سوزونه
سلام های رفع تکلیفی ، احوالپرسی های رفع تکلیفی ، تعارف های رفع تکلیفی و بسیار الکی و مصنوعی در اکثر موارد به چشم می خورد.
سابق اگر به همدیگر می گفتند برویم خانه ما و یک چایی بخوریم ، واقعا از ته دلشان بود و این را هر دو نفر می دانستند ولی الان هم تعرف کننده و هم تعارف شونده هر دو می دانند که زبانشان با دلشان یکی نیست واین تحفه ای است که از تمدن شهری به ما رسیده است .
حسادت ، ظاهرسازی ، دروغ گویی و بد خواهی تقریبا نهادینه شده است .
اگر شرایطی پیش بیاید ، منافع مشترکی داشته باشندیم و یا محرمانه با تک تک شان صحبت کنند ، می فهمند که چقدر باهم مشکل داریم ، یکی از دلایل اصلی این مشکلات این است که از گفتگو باهم بیزار یم و اصلا اعتقادی به گفتمان رو در رو نداریم .
عزیزان من سعی کنیم اینطور باشیم تا خیلی از مشکلاتمان حل شود :
هرگز حرفی را که در حضور فردی نمی توانیم بزنیم ، پشت سرش هم نزنیم ، چون دیر یا زود این حرف به طرف خواهد رسید که علاوه بر آنکه سبب تکدر خاطر می شود برای رفع آن حرف باید ده ها دروغ سر هم کنیم و دروغ ام الفساد است .
از دارا بودن دوستان ، آشنایان ، همسایگان خوشحال بشویم و حسادت نکنیم ، خیلی خوب است همه اوضاع مالی و اقتصادی خوبی داشته باشند ، حسادت جلو پیشرفت خودمان را میگیرد ، همواره از خدا بخواهیم هم روستایی هایتان دارا باشند .
چیزی را که داریم دوست داشته باشیم و نگوییم ایکاش ماشین من مثل ماشین فلانی بود ، فعلا شرایط همین است بپذیریم و برای زندگی بهتر تلاش کنیم ( حسادت و بخیل بودن ممنوع )
اگر می خواهیم به کسی کمک کنیم آن را در خفا انجام بدهیم ( جز در موارد خاص )
با جان ، مال و دارائی خود سبب آزار دیگران نشویم
چه در حضور و چه در پشت سر هر کس را با نام واقعی خود صدا بزنیم ، در واقع به خودمان احترام می گذاریم .
خدای ناکرده به بزرگانمان ، ریش سفیدانمان بی احترامی نکنیم ، در این صورت آیندگان همان رفتار را با ما خواهند داشت .
ناموس و آبروی هم روستائیان را ، ناموس و آبروی خودمان بدانیم .
گذشته خود را فراموش نکنیم ، گذشته چراغ راه آینده است
کتاب درود بر علیشیخ :
بیر چیخایدیم من آغداشین باشینا
بیر باخایدیم جابانین گوز قاشینا
بیر سوریدیک گئنه بشیک داشینا
سوریشایدیم اوشاخلیغیم هایاندا
قوزولاری ، بزولاری یایاندا
و الا مدرنیزه زندگی کردن و با تکنولوژی جلو رفتن خوبست ولی نه به قیمت از دست دادن چیز هایی که گفته شد