شعری برای یاوه سرایی های ترامپ
تو ای تند خوی یاوه سرا اگر مرد هستی به ایران در آ
نترس چو تو ما بمب ساز نیستیم شنیدستی از تبار کیستیم ؟
بین ای کابوی شش لول بند نسنجیده گفتی ، شدی دردمند
بسی دردمندی و درمان نداری منزوی گشتی و سامان نداری
جمله دوستانت از تو بریدند ابر قدرتیت را ریزتر دیدند
زفحاشیت همه انگشت گزیدند جز جهالت چیزی در تو ندیدند
همشهریانت هم شرمنده گشتند زانوی غم بغل کرده نشستند
کرستف کلمب هم به دنیا نبود جهان ، خلیج فارس مارا می ستود
ایران چو امپراتور جهان بود امریکا معلوم نیست کجا نهان بود
چو تاریخ ندانی زتاریخ مگوی بv, مدرسه علم و دانش بجوی
بود صفر نمره ت در جغرافیا ز کشتار نداری کم از مافیا
تو گفتی که داعش محصول ماست فهمیدی ترورست شما را رواست ؟
طالبان و القاعده کارتان صهیونیست و قبیله ها یارتان
رشوه خواری مذموم است و نهانی تو رشوه خوردی و دیدند جهانی
بمب اتمی را تو انداختی هزاران انسان را ناکار ساختی
نخستین منشور ملل مال ماست تعامل با دنیا هم ، آمال ماست
نکردیم تجاوز به هیچ ملتی نخواهیم داد تن به هیچ ذلتی
همه کس در ایران جنگاورند عرصه رابر دشمن تنگ آورند
کمانگیر آرش نیای من است که رستم دستان کیای من است
مگس را چه وزوز به ایران زمین که ایران زمین را هزار آفرین
شعر از جمال