به نام خدا
علیشیخ در محاصره اجنه ها (1)
علیشیخی هایی که فعلا ( سال 94 ) 40 سال به بالا دارند حتما یادشان هست که والدین آن موقع به بچه ها می گفتند موقع شروع به غدا خوردن حتما بسم الله بگویید و گرنه سیر نخواهید شد . شب هنگام موقع خارج شدن ار در و یا هنگام غروب ، بسم الله بگویید ، هنگام ریختن آب گرم شب دم در بسم الله بگویید چون جن ها انجا هستند و با شنیدن بسم الله فرار کنند و نسوزند ، چون جن از بسم الله می ترسد .
شاید یک جوری می خواستند بسم الله گفتن را به ما آموزش بدهند ولی بدون تردید به وجود جن اعتقاد داشتند.
اما بعضی وقت ها این آموزش ها باعث می شد بچه و حتی بزرگسالان ، اگر شب هنگام تنها از جائی عبور کننند ، دچار ترس و وحشت بشوند . البه این ها مربوط به علیشیخ قدیم می باشد و نو جوانان و جوانان امروز دیگر از این مسائل خبری ندارند .
اگر شما علیشخ را به یک چهار را ه تشبیه کنید ، علاوه بر کوره راه هایی که به علیشیخ ختم می شود شما برای ورو به علیشیخ و یا خروج از آن و رفتن به مزارع ، مراتع و یا به روستا های دیگر چهار راه اصلی داشتید . درشمال بسمت دنبکی که باید از جلو غار معروف علیشیخ عبور میکردی ، در جنوب بسمت زر آباد که ناچارا بایستی از هسین داشی میگذشتی ، در شرق به سمت آغباش که می بایست از پشت باع و نهایتا از آعجاغیل ردمیشدی و در غرب ( گذرگاه وحشتناک ) که چاره ای جز عبور از دارداش ، گورستان و دلیک داشی نداشتی .
قسمت وحشتناک مسئله این بود که همه شنیده بودیم در آغجاغیل ، دلیک داشی ، ، غار ، هسین داشی و دارداش ، انس و جن و آل ( آلیبانی یا آل آروادی ) وجود دارد و بیشتر شب هنگام ظاهر میشوند و یا هنگام عبور از آنجا شما را صدا می زنند و حتی کسانی که شب هنگام و یا صبح خیلی زود از این محل رد شده و صدا زده شده بودند ، چند نفر را نام می بردند ، که در زیر به آنها خواهم پرداخت ونامی از آن ها خواهم برد .
از تمام دوستان و عریزان تمنا می شود اگر در این مورد خود خاطره ای دارند و یا از دیگران شنیده اند ، در قسمت نظرسنجی بنویسند .
قبل از اینکه به پیامد های این شنیده ها بپردازیم کمی در مورد آل و جن صحبت می کنیم .