علیشیخ  

سرخ و غلیظ در شریانم وزیده ای
شعرست یا جنون به زبانم وزیده ای؟

مثل نسیم نیمهء مرداد ماه گرم
در ظهر چشمهای پیرم وزیده ای

من گم شدم درست زمانی که آمدی
تو از کدام سمتِ جهانم وزیده ای؟

مثل بهار، آمدنت ناگهانی است
در من بدون آنکه بدانم وزیده ای!

این بار چندمست که من عاشقت شدم؟
این بار چندمست به جانم وزیده ای؟

حرفی بزن که شعر شود در دهان من
حالا که باز در هیجانم وزیده ای

باران و عشق حادثه ای آسمانی اند
باران گرفته است گمانم وزیده ای

منبع : http://blogfa.com/Desktop/Default.aspx?r=6572630

به نام خدا

خوش به حال روستا های قدیم                          خوش بحال دوستا ی ندیم

بیشتر ما ها که در روستا به دنیا آمده ایم  و تا 12 یا 13 سالگی دائم در ده بوده ایم ، بعد برای ادامه تحصیل راهی شهر های مختلف ، بویژه خوی شدیم و  تا مدتی فقط تابستان ها به ده می آمدیم وآرام آرام روش زندگی شهری را یاد گرفته و بصورت خزنده رفتار ، گفتار و سبک زندگی آن ها را به روستا بردیم وسپس هر کدام در جایی به ویژه در تهران مشغول بکار شدیم   و سبک و سیاق زندگی ما نه تنها با ده بلکه با شهرستان ها هم فرق کرد و ... به مرور زمان و آمدن برق و آب لوله کشی و تغییر ساختمان های گلی به ساختمان های آجری و ... روستائیان ساده دل، پاک و بی ادعا سبک زندگی شهری را الگوی خود قرار دادند .

در ده چقدر ساده و بی ریا زندگی میکردیم ، بازی میکردیم ، حیوانات را برا چریدن به صحرا می بردیم ، یک سفره پارچه ای داشتیم و تکه پنیری یا کاسه ماستی ، هرکس هر چه داشت بدون تعارف باهم می خوردیم و کیف دنیا را میکردیم . راستی گفتم بی تعارف ، اصلا تعارف بلد نبودیم هر چه می گفتیم  حرف دلمان بود ، برای چیدن سبزی دختر و پسر ( انگار که همه خواهر وبرادر بودیم ) به کوه ها و دشت ها از جمله به شمدین ، کوره میشک ، آششاقی دره می رفتیم ، هر موقع گرسنه می شدیم کنار چشمه ابی می نشستیم و همه سفره های پارچه ای خود را باز میکردند و هر چه بود می خوردیم و با شادی و خوشحالی به خانه بر می گشتیم و اگر خانواده ای کسی نداشت که برای سبزی چیدن بفزستد یا کاری داشت هر کس به نزدیکترین همسایه اش مقداری از سبزی خودش را می داد و این یعنی همدلی ، یکرنگی ، بیرنگی ، صفا و صمیمیت واقعی .

اما حالا چه ؟

اول از تهران نشینان شروع می کنیم ، بزرگتر ها و پولدار ها در هیچ امر خیری شرکت نمی کنند ، به اندازه کوه دماوند هم پول داشته باشند فقط می نالند ولی سالی چند بار فقط برای گردش و تفریح به خارج از کشور میروند و تمایلی به رفت و آمد با اقوام نداشته و بسیا بیگانه پرستند .

خداوند دروغ و ریا و تذویر بوده ، هر گز رودرو مشکلاتشان را حل نمی کنند اما پشست سر تا می توانند غیبت می کنند ، چند نفری هم بودند که بندرت دروغ می گفتند الان بندرت درست حرف میزنند .

عده ای هم کارشان به هم زدن رابطه های خوب است ، اینها دروغ را چنان می گویند که مردم حرف راست خود را مثل آنها نمی توانند بیان نمایند.

گروهی هم در نامردی ، موذی گری و حیله و حقه دست عمرو عاص را از پشت بسته اند و شیطان را درس میدهند ، ناگفته نماند بعضی از این ها اهل عبادت هم هستند ؟

تا کاری نداشته باشند یادی از آدم نمی کنند ولی اگر بدانند کاری از دستت برمی اید هر جا باشی پیدایت می کنند .

البته چند نفری هم هستند که واقعا خوبند چون رفت و آمدی با کسی ندارند و هزاران کار هم از دستشان بر بیاید برای کسی کاری انجام نمی دهند .

بعضی ها هم هستند فکر می کنند اگر به کسی بگویند ترا نمی شناسم و یا اسم آنها را عوضی بگویند بزرگ شده اند .

البته به تعداد انگشتان یک دست هم آدم داریم که انسان های خوبی هستند و از دیگران دستگیری نموده و یا کمک فکری می دهند و یا آزارشان به کسی نمی رسد.

منفورترین گروه که اکثریت را تشکیل می دهند آنهایی هستند که الهه غیبتند .

در شهرستان ها هم تقریبا وضع با نسبت کمتری به همین منوال است .

اما ده چرا اینجوری شده است وا قعا مانده ام ، آنها هم تعارفشان دروغ شده ، صداقت و صمیمیت خود را از دست داده ند ، دیگر آن یکرنگی و همدلی را ندارند و مثل آب خوردن دروغ می گویند .

  بقول نیما یوشیج

ﮐﺎﺵ ﺗﺎ ﺩﻝ ﻣﯿﮕﺮﻓﺖ ﻭ می شکست

ﺩﻭﺳﺖ ﻣﯽ ﺁﻣﺪ ﮐﻨﺎﺭﺵ ﻣﯽ ﻧﺸﺴﺖ !

ﮐﺎﺵ ﻣﯽ ﺷﺪ ﻗﻠﺐ ﻫﺎ ﺁﺑﺎﺩ ﺑﻮﺩ

ﮐﯿﻨﻪ ﻭ ﻏﻢ ﻫﺎ ﺑﻪ ﺩﺳﺖ ﺑﺎﺩ ﺑﻮﺩ

ﮐﺎﺵ ﻣﯽ ﺷﺪ ﺁﺳﻤﺎﻥ ﻏﻤﮕﯿﻦ ﻧﺒﻮﺩ

ﺭﺩ ﭘﺎﯼ ﮐﯿﻨﻪ ﻫﺎ ﺭﻧﮕﯿﻦ ﻧﺒﻮد..

ﮐﺎﺵ ﻣﯿﺸﺪ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺗﮑﺮﺍﺭ ﺩﺍﺷﺖ

ﻻﺍﻗﻞ ﺗﮑﺮﺍﺭ ﺭﺍ ﯾﮑﺒﺎﺭ ﺩﺍﺷﺖ

ﻋﻤﺮ ﻫﺴﺘﯽ ، ﺧﻮﺏ ﻭ ﺑﺪ ﺑﺴﯿﺎﺭ ﻧﯿﺴﺖ

ﺣﯿﻒ ﻫﺮﮔﺰﻗﺎﺑﻞ ﺗﮑﺮﺍﺭ ﻧﯿﺴﺖ ! !

یک مقاله از استاد فوزیه اردشیری (همسر  محترمه فرمان اردشیری )

به نام خداوند لوح و قلم                حقیقت نگار وجود و عدم

خدایی که داننده راز هاست          نخستین سز آغاز آغاز هاست

نوشتن ، قلم بدست گرفتن و بیطرفانه نگاشتن بسیار مهم است و به همین دلیل است که می گویند املائ نا نوشته غلط ندارد

نوشتن انقدر مهم است که خداوند به قلم و آنچه که می نویسد قسم یاد می کند .

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ

به نام خداوند رحمتگر مهربان

ن وَالْقَلَمِ وَمَا يَسْطُرُونَ ﴿۱﴾ سوره 68 القلم

انصاریان: ن، سوگند به قلم و آنچه می نویسند،
خرمشاهی: ن [نون‏]، سوگند به قلم و آنچه نويسند
فولادوند: نون سوگند به قلم و آنچه مى ‏نويسند
قمشه‌ای: ن (قسم به نون که شاید نام نور و ناصر حق یا لوح نور خداست) و قسم به قلم (علم فعلی ازلی) و آنچه (تا ابد در لوح محفوظ عالم) خواهند نگاشت.
مکارم شیرازی: ن، سوگند به قلم، و آنچه را با قلم مي‏نويسند

امروزه به برکت پیشرفت تکنولوزی که سازندگان آن ها کسان دیگری هستند و ما فقط استفاده کننده محض می باشیم و شاید فخر هم بفروشیم که این عکس را من در وبلاگ ، سایت و یا گروه گذاشته ام ، حتی ما استفاده درست از تکنولوژی را بلد نیستیم  ولی این دلیل نیست که از آن استفاده نکنیم ، گاهی دیده می شود در یک اس ام اس 20 کاراکتری 5 غلط املایی وجود دارد و این بسیار بد است ، یعنی تکنولوژی پیشرفته باعث پس رفت ما شده است و ما حتی درست نوشتن کلمات یادمان رفته است ، اینجاست که می گویند کلاغ می خواست راه رفتن کبک را بیاموزد راه رفتن خود را هم فراموش کرد .

اگر قانون کپی رایت در کشور ما اجرا می شد شاید ما هیچ مطلبی برای ارسال به همدیگر نداشتیم . بیایید برای یک بار هم شده خودمان را امتحان کنیم و خیلی ساده از خاطرات دوران کودکی ، دبستان ، دبیرستان ، دانشگاه و ... بنویسم خیلی بهتر از آن است یک چیزی را از یک جایی کپی کرده و گاهی منبع آن را هم ننویسیم . یا در مورد یک موضوعی تحقیق کنیم  مثلا منشا و منبع آبگرم ها ، چشمه ها ، میوه های کوهی  و ... بخش صفائیه یا حتی علیشیخ تحقیق کرده و آن را در چند خط بنویسیم بطوری که بگوییم این کار را خودمان انجام داده ایم و ربطی به تکنولوژی دیگران ندارد . بعضی از چیز ها در مورد علیشیخ  قابل تحقیق و بررسی است .

1 – دلیل شوری آب شورسو      2 – دلیل آهکی بودن بیشتر سنگ های علیشیخ  3- جغرافیای علیشیخ

4 – عوامل موثر در از بین رفتن مرغوبیت و محبوبیت عسل علیشیخ  ویا علل انقراض زنبورداری در علیشیخ

5 – زیارتگاه های علیشیخ   6 – جنگ های علیشیخی ها با چپاولگران سردار ماکو  7  - جنگ مشروطه در گونئی

و ده ها مطلب دیگر

کاری که یک بچه پنج ساله با مویل اپلش انجام میدهد من  و شما ی 50 و 60 و ... ساله هم انجام می دهیم پس چه فرقی هست ؟

تازه آن بچه بهتر از من و شما انجام میدهد .

حالا در وانفسای ارسال کپی پیست ها ، عکس ها و گاها در گیری های لفظی ( نا گفته نماند اطلاع رسانی موثق بسیا خوب است و از خیلی مسائل جلوگیری می نماید و کار این افراد قابل تقدیر و تشکر می باشد ) خانم استاد فوزیه اردشیری یک تحقیقی کرده ( احتمالا کتابخانه ای ) و یک مطلب شسته و رفته خوب در آورده که در روزنامه هم چاپ شده است ، شما خوب می دانید هر نوشته یا مقاله و یا ... رادر روزنامه چاپ نمی کنند بایستی از هفت خوان رستم بگذرد . بحث تحقیق کتابخانه ای آمد جهت یاد آوری توضیح میدهم .

اصولا روش تحقیق هفت مرحله دارد که در تحقیقات و پایان نامه ها بیشتر از 5 مرحله آن استفاده می شود .

1 – مقدمه  2 – سابقه تحقیق  3 – متن تحقیق 4 – نتیجه گیری 5 – پیشنهادات

ولی مقاله می تواند بدون در نظر گرفتن این مراحل نوشته شود

ما تحقیق میدانی ، کتابخانه ای ، پرسشنامه ای و ... داریم . کتابخانه ای آن است که شما چند تا کتاب را مطالعه کرده و چکیده مطالب را تحت عنوان تحقیق یا مقاله می نویسید  . من حدس می زنم مقاله استاد فوزیه کتابخانه ای است ممکن است از نوع اینتر نتی هم باشد ولی تمام 5 مورد در آن رعایت شده و بصورت مقاله نوشته شده است که اینجانب شخصا به ایشان و همسرشان تبریک گفته و به شخص ایشان دست مریزاد می گویم و همچنین پیشنهاد می کنم به این کارش ادامه دهد .

و به زبان مادری  طبق معمول می گویم

داغلار دایاغیز اولسون       گونش چیراغیز اولسون

دیل دوداغیز گول آشسین   گوزلریز آیدین اولسون

این هم نوشته استاد فوزیه اردشیری

ﮐﺎﺵ ﺗﺎ ﺩﻝ ﻣﯿﮕﺮﻓﺖ ﻭ می شکست

ﺩﻭﺳﺖ ﻣﯽ ﺁﻣﺪ ﮐﻨﺎﺭﺵ ﻣﯽ ﻧﺸﺴﺖ !

ﮐﺎﺵ می شد ﺭﻭﯼ ﻫﺮ ﺭﻧﮕﯿﻦ ﮐﻤﺎﻥ

ﻣﯽ ﻧﻮﺷﺘﻢ ﻣﻬﺮﺑﺎﻥ ﺑﺎ ﻣﻦ ﺑﻤﺎﻥ !!!

ﮐﺎﺵ ﻣﯽ ﺷﺪ ﻗﻠﺐ ﻫﺎ ﺁﺑﺎﺩ ﺑﻮﺩ

ﮐﯿﻨﻪ ﻭ ﻏﻢ ﻫﺎ ﺑﻪ ﺩﺳﺖ ﺑﺎﺩ ﺑﻮﺩ

ﮐﺎﺵ ﻣﯽ ﺷﺪ ﺩﻝ ﻓﺮﺍﻣﻮﺷﯽ ﻧﺪﺍﺷﺖ

ﻧﻢ ﻧﻢ ﺑﺎﺭﺍﻥ ﻫﻢ ﺁﻏﻮﺷﯽ ﻧﺪﺍﺷﺖ

ﮐﺎﺵ ﻣﯽ ﺷﺪ ﮐﺎﺵ ﻫﺎﯼ ﺯﻧﺪگی

ﺗﺎ ﺷﻮﺩ ﺩﺭ ﭘﺸﺖ ﻗﺎﺏ ﺑﻨﺪﮔﯽ

ﮐﺎﺵ می شد ﮐﺎﺵ ﻫﺎ ﻣﻬﻤﺎﻥ ﺷﻮﻧﺪ

ﺩﺭ ﻣﯿﺎﻥ ﻏﺼﻪ ﻫﺎ ﭘﻨﻬﺎﻥ ﺷﻮﻧﺪ

ﮐﺎﺵ ﻣﯽ ﺷﺪ ﺁﺳﻤﺎﻥ ﻏﻤﮕﯿﻦ ﻧﺒﻮﺩ

ﺭﺩ ﭘﺎﯼ ﮐﯿﻨﻪ ﻫﺎ ﺭﻧﮕﯿﻦ ﻧﺒﻮد..

ﮐﺎﺵ ﻣﯿﺸﺪ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺗﮑﺮﺍﺭ ﺩﺍﺷﺖ

ﻻﺍﻗﻞ ﺗﮑﺮﺍﺭ ﺭﺍ ﯾﮑﺒﺎﺭ ﺩﺍﺷﺖ

ﺳﺎﻋﺘﻢ ﺑﺮﻋﮑﺲ ﻣﯿﭽﺮﺧﯿﺪ ﻭ ﻣﻦ

ﺑﺮﺗﻨﻢ ﻣﯿﺸﺪ ﮔﺸﺎﺩ ﺍﯾﻦ ﭘﯿﺮﻫﻦ

ﺁﻥ ﺩﺑﺴﺘﺎﻥ ، ﮐﻮﺩﮐﯽ ، ﺳﺮﻣﺸﻖ ﺁﺏ

ﭘﺎﯼ ﻣﺎﺩﺭ ﻫﻢ ﺑﺮﺍﯾﻢ ﺟﺎﯼ ﺧﻮﺍﺏ

ﺧﻮﺩ ﺑﺮﻭﻥ ﻣﯿﮑﺮﺩﻡ ﺍﺯ ﺩﻟﻮﺍﭘﺴﯽ

ﺩﻝ ﻧﻤﯿﺪﺍﺩﻡ ﺑﻪ ﺩﺳﺖ ﻫﺮ ﮐﺴﯽ

ﻋﻤﺮ ﻫﺴﺘﯽ ، ﺧﻮﺏ ﻭ ﺑﺪ ﺑﺴﯿﺎﺭ ﻧﯿﺴﺖ

ﺣﯿﻒ ﻫﺮﮔﺰﻗﺎﺑﻞ ﺗﮑﺮﺍﺭ ﻧﯿﺴﺖ ! !

نیما یوشیج

خلایقدن جفا گوردوم تماماً بی‌وفا گوردوم

وفاسیز آشنالردن عجائب ماجرا گوردوم

اولارکی لاف یک‌رنگی ووروب آخر دو رنگ اولدی

تمام اقربالر عقرب اولدی جان‌گزا گوردوم

کیمه بئل باغلادیم قطع اولدی امیدیم بلیم سیندی

فقط بیر آشنا دنیا و عقباده خدا گوردوم

فقط بیر تخم مرغی ساده و یکرنگ بیلمیشدیم

اونوندا کوینگین رد ایلدیم رنگین دو تا گوردوم

جهاندا قورخما دشمندن همیشه آشنادن قورخ

نه اینکه اشنانون حیله و مکرین خفا گوردوم

الوندن اوپسه آلانما چکر آخر ایاقوندن

سو اوپسه پای دیواره یئخیب ویران سرا گوردوم

زلیخا ایستمیردی یوسفی اوز نفسین ایستیردی

حامی اوز نفسینین محبوبیدور دنیانی لا گوردوم

صمیمیت محبت عشق بازی ایتده کاملدی

بو حیوانین وفاسین راه حقه آشنا گوردوم

ائوده بیر ایل آه چکرم خبر یوخ

ائودن چیخام من او یانا یار گلیر

تای توشلاریم چوله چیخا گون چیخار

من چیخاندا یاغیش گئدن قار گلیر

یازیق گوزوم آجلیغا دوز داریخما

بوگون سحر باهار گلی بار گلیر

بیزه گله گلمیه بیر کال ایده

قونشوموزا هیوا گلی نار گلیر

خان ائوینه شیر گلی قویروق بیلار

بیزم ائوه کور ایت گلی هار گلیر

خلقه قوناق گلی گوزو سورمه لی

بیزیم ائودن کور گیتمه میش کار گلیر

بختیمه آرواد نه چیخا بیلمیرم

بللیدیر کی ساغ ساغا سوسار گلیر

بیر اوج اتک اندازادی اگنیمه

سالیس بوری گن گلمه سه  دار گلیر

دولتیه یاس دا گله اوینایار

بیز کاسیبا طوی گله آخسار گلیر

غم یوکونن کد خدا نین هیس سسی

خردل اولی بیزیم کی خالوار گلیر

کده بیزی دویلله بیر هاوار یوخ

بیز بیر کلمه حق دانیشاق جار گلیر

دارقا شایید لار بیزه سرکار چیخار

دار دیبینن قورتولا سردار گلیر

بوندان بئله اؤزگه گورم اؤزکه دن

میننت چکیر غیرتمه عار گلیر

ایشجی تویق کسنده من باخاممام

بیلمم نجه اؤرگینن وار گلیر

غم دن منیم بیر عینک وار گوزومده

ایشیق آیدین گون گوزومه تار گلیر

عشقیم دوشوب یادیما گوزلر داشیر

باهاردا سئل آدلانا چایلار گلیر

چوخ شاعیرین طبعی دونار بوز کیمی

 14تیرماه ؛ روز شهرداری و دهیاری با تصویب شورای عالی انقلاب فرهنگی، روز چهاردهم تیرماه برای نخستین بار، تحت عنوان (( روز شهرداری و دهیاری )) در سالنامه رسمی کشور درج گردید .

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی وزارت کشور، به نقل از تارنمای اینترنتی سازمان شهرداری ها و دهیاری ها، با تصویب شورای عالی انقلاب فرهنگی ، روز چهاردهم تیرماه برای نخستین بار، تحت عنوان (( روز شهرداری و دهیاری )) در سالنامه رسمی کشور درج گردید .

بر اساس این گزارش برابر مصوبه جلسه 717 مورخ 14/6/91 شورای عالی انقلاب فرهنگی و با هدف آشنایی آحاد جامعه با عملکرد و خدمات شهرداری‌ها و دهیاری‌ها ، ارتقاء منزلت خانواده بزرگ شهرداری‌ها و دهیاری‌ها ، هم افزایی و افزایش همدلی و تعامل مردم و خانواده مدیریت شهری و روستایی و اطلاع‌رسانی در راستای آشنایی با رویکردها،‌سیاست‌ها و برنامه‌های کشور در ارتباط با مدیریت شهری و روستایی ، روز چهاردهم تیرماه به عنوان "روز شهرداری و دهیاری" در سالنامه رسمی کشور درج گردیده است.

• قلم چیست؟

قلم، زبان عقل و معرفت و احساس انسان ها و بیان کننده اندیشه و شخصیت صاحب آن است. قلم، زبان دوم انسان هاست. هویت، چیستی و قلمرو قلم بسیار گسترده تر از آن است که در بیان بگنجد. هرگونه رشد و پیشرفت، پیروزی و آرامش و معرفت و شناخت، ریشه در قلم دارد. تمدن ها، تجربه های تلخ و شیرین و علوم با نوشتن ماندگار می شوند.

هر کس می تواند قلمی را بین انگشتانش بفشرد و فرمانش دهد که بنگارد و هر آنچه را از مخیله صاحب انگشت تراوش می کند، بنویسد. قلم، تخریب می کند. می سازد. واقعیت ها را آشکار می کند. آشکارها را نهان می کند. به واقع قلم، معجزه ای جاودان است.

• جایگاه قلم در اسلام

سوگند خداوند در قرآن به نام قلم، گویاترین شاهد بر شرافت و قداست آن است: «ن وَ الْقَلَمِ وَ ما یَسْطُرُونَ؛ سوگند به قلم و آنچه نویسند.» در جایی که خداوند، صاحب هستی به آفریده ای از آفریده های خود قسم یاد می کند، بشر در چه جایگاهی می تواند از ارج و منزلت آن سخن براند. در نخستین ارتباط وحیانی رسول خدا صلی الله علیه و آله با مبدأ هستی در غار حرا، سخن از قلم به میان می آید، تا جایی که خداوند خود را این گونه معرفی می کند: «الَّذی عَلَّمَ بِالْقَلَمِ؛ آن که با قلم آموخت.»

با سیری در زندگی پیامبر و امامان علیهم السلام می توان توجه و اهتمام عملی به نوشتن را از متن سیره آنان دریافت. این قدرشناسی به حدی بود که گاه موجب آزادی اسیران کفار می گشت. در صدر اسلام، پس از پایان برخی جنگ ها، پیامبر دستور می فرمود اسیرانی که به ده نفر از مسلمانان خواندن و نوشتن بیاموزند، آزاد شوند. این عمل در جامعه محروم از تمدن آن دوره، زیباترین و مؤثرترین پیام برای ارج نهادن به جایگاه قلم و علم بوده و هست.

منبع : beytoote.com

با سلام و تسلیت مجددا به  خاواده های جان باختگان فاجعه شوریک و طلب رحمت و مغفرت از ایزد یکتا برای در گذشتگان ، فقط یاد اوری می کنیم هیچ سایت و وبلاگی به اندازه وبلاگ علیشیخ در طول یکسال گذشته به فاجعه شوریک نپرداخته است ، باور ندارید مطاب وبلاگ را بررسی فرمایید .

 منبع عکس : کانال خبری بخش صفائیه

داغلار دایاغیز اولسون

گونش چیراغیز اولسون

دیل دوداقیز گول آشسین

گوز لریز آیدین اولسون

منبع : http://blogfa.com/Desktop/Default.aspx?r=3316951